روزی کہ برای رای دادن با فرزند معلول و بازیگوشم وارد حوزہ انتخابات شدم سرم رو از شرم داشتن چنین فرزندی بالا نکردم چون ھمیشہ ما رو زود قضاوت میکنند
نگاہ ھا و پچ پچ کردنشان رو حس میکردم و میشنیدم، مسؤل حوزہ با احترام جلو آمد،من و فرزندم رو بہ داخل سالن ھدایت کرد و من رای خودم رو با دستان قشنگ فرزندم بہ صندوق رای انداختم ، و چقدر خوشحال شدم کہ بہ ھمچون خادم الرضایی رای دادم کہ برای من مادری کہ کودک معلول دارم از ھیچ کوششی دریغ نکرد، روحش با امام رضا محشور باشد
2 تیر 1403