تو آرایشگاه بودم، همینطور که به مجله ها و کتابها نگاه میانداختم واز روی جلد بعضی را که جالب به نظر میرسید، میخواندم،شنیدم که خانم آرایشگرکه فردی متشخص و معتقد و اتفاقا از دوستان هم هست، تعریف میکرد: «چندسال قبل برادرم و همسرش که هر دو نخبه وشاگرد ممتاز بودند، برای یک پروژهی کاری به یک کشور دعوت شدند و بعد از مدتی به بهانهی همین کار،تصمیم گرفتند خارج از کشور اقامت کنند.
هرچهقدر مادر و بقیه ابراز ناراحتی کردند، فایده نکرد و با بهانه عدم توجه به نخبگان در ایران، همانجا ماندگار شدند. »
خانم آرایشگر میگفت، حالا که در این چند سال اخیر دولت به این نیروهای نخبه در کشور اهمیت بیشتری میدهد و از انها برای اداره کشور استفاده میکند، خیلی خوشحال است.
درست میگفت، اینکه چه کسی مسئول اجرایی کشور باشد و قدر سرمایههای ملی را بداند، خیلی مهم است.این مواقع متوجه میشوم که چه رای عزیزمن، در امور کشور چقدر موثر و کارآمد است.
4 تیر 1403